فروشگاه اینترنتی نوین بوک

ورود/ثبت نام

آثار عقد كفالت

1398-03-21

آثار عقد كفالت

آثار عقد كفالت

رابطه ميان كفيل و مكفول‌له:

به موجب عقد كفالت، كفيل متعهد مي‌شود كه مكفول را احضار كند يعني تعهد اصلي كفيل، احضار مكفول است. اما اگر نتواند يا نخواهد به تعهد خود عمل كند، بايد خسارت ناشي از آن را جبران نمايد كه اين خسارت، همان پرداخت دين مكفول به مكفول‌له، مي‌باشد. تعهد كفيل در خصوص احضار مكفول، تعهد به نتيجه است و بنابراين، ناتواني وي باعث برائتش نمي‌شود و تنها اثبات قوه قاهره است كه مي‌تواند او را از تعهد جبران خسارت بري كند. در هر صورت، پرداخت دين، تعهد اصلي و اثر مستقيم عقد مذكور نمي‌باشد.

موعد احضار مكفول براساس اينكه كفالت مطلق يا موجل يا موقت باشد، فرق مي‌كند: در كفالت مطلق، مكفول‌له هر وقت بخواهد مي‌تواند احضار مكفول را درخواست كند (ماده 739 ق.م).

اما اين احضار بايد در صورت نياز به استيفاي حق و به طور متعارف باشد و به عبارت ديگر، مكفول‌له نبايد از اختيار خود سوءاستفاده نمايد. در كفالت مؤجل، قبل از فرا رسيدن موعد، مكفول‌له حق احضار ندارد (ماده 739 ق.م) و اگر موعد مشخص نشده باشد كفالت باطل خواهد بود، مگر اينكه موعد آن، قابل تعيين باشد مثل تعيين جلسه دادرسي براي احضار مكفول. كفالت موقت به اين صورت است كه مكفول‌له در ظرف مدت معلومي (براي مثال سه ماه) مي‌تواند هر زمان كه بخواهد احضار مكفول را تقاضا كند. اگر آغاز موعد ذكر نشده باشد، مهلت از زمان انعقاد عقد، مورد محاسبه قرار مي‌گيرد.

در كفالت معمولاً تعيين مي‌كنند كه كفيل چند بار، مكفول را و براي چه مواردي، احضار كند يا از قرائن مي‌توان به آن پي برد، در غير اينصورت، اصل بر اينست كه يك بار احضار مكفول، كفيل را از تعهد بري مي‌كند و مكفول‌له بايد خلاف آن را ثابت كند.

مكان احضار مكفول، محلي است كه در عقد تعيين شده يا قرائن و اوضاع و احوال حاكم بر عقد دلالت بر آن دارد، در غير اينصورت، در محل وقوع عقد كفالت، بايد احضار شود (ماده 742 ق.م). 

چنانچه كفيل، مكفول را زودتر از زمان مقرر در عقد حاضر كند و مهلت داده شده به نفع كفيل باشد، از مسئوليت بري مي‌شود و اگر مهلت به نفع هر دو يا مكفول‌ له باشد، مكفول‌له مي‌تواند قبول نكند ولي اگر قبول كرد، كفيل از مسئوليت خود، مبرّي مي‌شود (ماده 744 ق.م)، همچنين است در مورد احضار مكفول در خارج از محل مقرر در عقد. در صورتي كه مكفول‌له، با وجود احضار مكفول در موعد و مكان مقرر، از قبول امتناع كند، كفيل مي‌تواند با مراجعه به حاكم يا با گرفتن شاهد كه بعداً بتواند احضار مكفول را اثبات كند (اشهاد) نشان دهد كه به تعهد خود عمل كرده است (ماده 747 ق.م). با اين وجود اگر قبول نكردن مكفول‌له به دليل قوه قاهره باشد، بعد از وضع قوه قاهره بايد تسليم صورت بگيرد.

چنانچه شخصي (كفيل) در مقابل چند نفر (مكفول‌له) از شخصي (مكفول) كفالت كند، بايد هر مكفول‌له كه تقاضا نمايد، مكفول را حاضر كند و با احضار مكفول، نزد يك مكفول‌له، از تعهد احضار نزد ساير آن‌ها، بري نمي‌شود (ماده 749 ق.م). همچنين اگر كفيلي در مقابل مكفول‌له تعهد به احضار چند مكفول‌له داشته باشد، تنها با احضار همه آن‌هاست كه از تعهد خود بري مي‌شود.

اگر شخصي كفيل كفيل شود و ديگري، كفيل او و اين امر ادامه پيدا كند (ترامي يا تسلسل) هر كدام از كفيلان متعهد است كه مكفول خود را احضار كند يعني كفيل سوم، كفيل دوم و كفيل سوم، كفيل اول و كفيل اول، مكفول اصلي را احضار كرد، همه از تعهد بري مي‌شوند و هر كدام از تعهد خود بري شدند، كفيلان بعد از وي نيز، بري خواهند شد مثلاً اگر مكفول‌له، كفيل دوم را بري كند، كفيلان سوم به بعد، بري مي‌شوند (ماده 746 ق.م). 

اگر كفيل، ملتزم شده باشد كه مالي را در صورت عدم احضار به مكفول بدهد، بايد همان را به مكفول‌له بدهد و در واقع، اين مال، وجه التزامي است كه توسط دو طرف به جاي دين اصلي مكفول تعيين شده است و بنابراين، مكفول نمي‌تواند وجه التزام و دين اصلي (هر دو را) بخواهد يا آنكه از وجه التزام بگذرد و اين را از كفيل بخواهد.

منبع خبر : نکات آزمونی